{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
ای جمله بی کسان عالم را کَس / یک جو کرمت یار من بی کَس بس هر کَس به کسی و حضرتی می نازد / جز حضرت تو ندارد این بی کَس ، کَس
میخواهم در ابریترین لحظهها فریاد بزنم و از باران عرفه سیراب شوم
خدایا /> آنگاه که جان ها و اندیشه ها از نسیم فرحبخش نام و یادت سرشار است /> بگذار در برکه عرفه، خود را از زنگار غفلت و معصیت شستوشو دهیم
یا رب ز گناه زشت خود منفعلم / وز قول بد و فعل بد خود خجلم فیضی به دلم ز عالم قدس رسان / تا محو شود خیال باطل ز دلم
روز عرفه، روز بی پیرایگی و آراستگی در عرفات خدا و روز زمزمه رازمندی های حسین و روز برخورد اشک و لبخند است
جز وصل تو دل به هرچه بستم توبه / بی یاد تو هر جا که نشستم توبه در حضرت تو توبه شکستم صد بار / زین توبه که صدبار شکستم توبه
تو آنچنانی که من دوست دارم ، پس مرا آنچنان کن که تو دوست داری
در زلال آفتاب نگاه خداوند، قنوت عشق را عاشقانه به زمزمه می نشینیم در روز عرفه که سجاده ای به وسعت هستی گسترده است
به خدا تا اندازه ی امیدوار باش که جرات گناه کردن پیدا نکنی و از اون تا اندازه ی بترس که از رحمت اون ناامید نشوی
الهی ، مرا عمل بهشت نیست و طاقت دوزخ ندارم اکنون کار با فضل تو افتاد
خدایا دیده ای بینا به من ده / دلی پر شور و بی پروا به من ده دستم از هر چیز خالیست / دلی سرشار چون دریا به من ده
جز خدا کیست که در سایه مهرش باشیم رحمت اوست که پیوسته پناه من و توست
از خدا برگشتگان را کار چندان سخت نیست سخت کار ما بود کز ما خدا برگشته است
در سکوتی که دلت دست دعا باز نمود یاد ما باش که محتاج دعاییم هنوز
خدایا من اگر بد کنم تو را بنده های خوب بسیار است اما تو اگر مدارا نکنی من را خدای دیگر کجاست ؟
بار الها! دفتر جرم مرا روز جزاباز مکن من به امید عطای تو خطا کار شدم
ای جمله بی کسان عالم را کَس / یک جو کرمت یار من بی کَس بس هر کَس به کسی و حضرتی می نازد / جز حضرت تو ندارد این بی کَس ، کَس
میخواهم در ابریترین لحظهها فریاد بزنم و از باران عرفه سیراب شوم
خدایا /> آنگاه که جان ها و اندیشه ها از نسیم فرحبخش نام و یادت سرشار است /> بگذار در برکه عرفه، خود را از زنگار غفلت و معصیت شستوشو دهیم
یا رب ز گناه زشت خود منفعلم / وز قول بد و فعل بد خود خجلم فیضی به دلم ز عالم قدس رسان / تا محو شود خیال باطل ز دلم
روز عرفه، روز بی پیرایگی و آراستگی در عرفات خدا و روز زمزمه رازمندی های حسین و روز برخورد اشک و لبخند است
جز وصل تو دل به هرچه بستم توبه / بی یاد تو هر جا که نشستم توبه در حضرت تو توبه شکستم صد بار / زین توبه که صدبار شکستم توبه
تو آنچنانی که من دوست دارم ، پس مرا آنچنان کن که تو دوست داری
در زلال آفتاب نگاه خداوند، قنوت عشق را عاشقانه به زمزمه می نشینیم در روز عرفه که سجاده ای به وسعت هستی گسترده است
به خدا تا اندازه ی امیدوار باش که جرات گناه کردن پیدا نکنی و از اون تا اندازه ی بترس که از رحمت اون ناامید نشوی
الهی ، مرا عمل بهشت نیست و طاقت دوزخ ندارم اکنون کار با فضل تو افتاد
خدایا دیده ای بینا به من ده / دلی پر شور و بی پروا به من ده دستم از هر چیز خالیست / دلی سرشار چون دریا به من ده
جز خدا کیست که در سایه مهرش باشیم رحمت اوست که پیوسته پناه من و توست
از خدا برگشتگان را کار چندان سخت نیست سخت کار ما بود کز ما خدا برگشته است
در سکوتی که دلت دست دعا باز نمود یاد ما باش که محتاج دعاییم هنوز
خدایا من اگر بد کنم تو را بنده های خوب بسیار است اما تو اگر مدارا نکنی من را خدای دیگر کجاست ؟
بار الها! دفتر جرم مرا روز جزاباز مکن من به امید عطای تو خطا کار شدم
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}